برگ دوم

-امروز تا این ساعت هیچ انرژی مثبتی به سوی بنده سرازیر نشده!خوب اصلا واسه چی بشه؟از شنیدن یا دیدن چیا انرژی بگیرم؟قیمتای سرسام آور خونه و بعد دیدنشون که روم به دیوار به خوکدونی بیشتر می ماند تا محل سکونت دو فروند انسان متشخص!واقعا من موندم اینا رو کی می سازه؟فقط دلش خوش بوده یه خونه دو خوابه بسازه با حمام و آشپزخانه و ملزومات دیگه.اما هیچ خودشو آزار نداده که مثلا یه کاری کنه در حموم به پذیرائی جلو ملت باز نشه، یه وجب فضا به نام حیاط بزاره واسه اینکه به محض گشودن پنجره ات مماغت نچسبه به بلوک سیمانی ساختمان روبروئی!یه پنجره میزاری تو اتاق خواب بذار،قربون دستت اما یه کم بکش قدشو پائین قرار نباشه واسه مستفیذ شدن از مناظر بدیع پشت بام همسایه روبروئی یا مکانیکی دم خونه زیر پات چارپایه بذاری،والا منی که قدم بلنده چیزی نمی دیدم بیرونو بقیه رو نمی دونم.آخه بابا سود کردن به چه قیمتی؟آدما رو چی فرض کردین؟روبات که هر جا بزارین راهشو می ره و کارشو می کنه!خوب البته من الان یکم کمتر عصبانی هستم.یه آقائی از یه آژانس مسکن تماس گرفته ملک بهم معرفی کرده قیمت توپپپپ،اکازیون اما خدا داند موقع دیدن چه قد من کش میام!حالا بدونین من نیم ساعتی داشتم در مورد سلیقه ام با این بابا صحبت می کردم و n مرتبه خاطرنشان کردم منو سر ملکی نبره که به سلیقه ام نخوره و وقتمو هدر بده البته خیلی محترمانه اینارو ادا کردم.داشته باشین اینارو همین فرداس بیام بگم عجب جای مزخرفی بود و ال و بل.

وضع مسکن این قد خرابه که به ۳۰۰،۴۰۰ میلیون می گن بودجه ضعیف! ما جوونا چند سال و روزی چقد کار کنیم می شه اینقد یعنی؟اونوقت خونهه چنده اونموقع؟

این آخر هفته که از روی ناچاری باز آگهی های روزای پیش رو مرور می کردم گاهی واسه تفریح می رفتم متراژای خیلی بالا و خیلی پائین رو می خوندم.آقا زده ۵۰ متر دو خوابه و ال و بل!خونه ۵۰ متر می خوای بندازی به مردم بنداز اون دو تا خوابت منو کشته!یعنی با دودو کلی خندیدیم که این دو تا خوابش چی جوریاس!بعد حمام و اینا هم داره!

یه نصیحت مادرانه دارم به سرمایه گزاران گرامی!(حالا خوبه دو روز افتادم تو کار خونه دیدن یه پا شدم صاحب نظر و صاحب سبک)آقا پولتون اضافه کرده می خواین ملک بخرین محض رضای خدا هر خوک دونی رو بلا نسبت ما انسانهای شخیص انتخاب نکنین.همیشه که در رو یه پاشنه نمی چرخه،بالاخره خدا رو چه دیدی شاید روزی خدای ناکرده مجبور به فروش شدی اونوقت لوپتو عمرا بیاد ازت بخره!از من گفتن!

-بابا من خیلی چشمم قویه،خیلی خوش سلیقه ام،خیلی این کارم!به جان اغصر!جریان فرش رو که گفتم.درسته اون رگه دار بودن فرشو این چشمای قوی ندیدن اما از همون روز اول به دودو گفتم این فرش اعلائی نیست،ظرافت نداره،فلانه بهمانه کو گوش شنوا!واسه همین دیگه محاله در مورد چیزی تحت تاثیر دیگران انتخاب کنم.چون در کمال روحیه(بخونین پرورئی)خیلی سلیقه و تشخیص خودمو قبول دارم البته طبق ایده ال های خودم.یه اخلاق گندی هم دارم چیزی که تو دلم نباشه اگه همه عالم و آدم بیان تائیدش کنم فایده نداره که نداره.

-پنج شنبه رفتم از یه فرش فروش درست و حسابی در نزدیکی منزل کلی اطلاعات گرفتم.

اول اینکه اگه یه زمان مث بنده مرتکب خبط شده و از شهر دور فرش ابتیاع نمودین و بعد فرشه تو زرد بود و خواستین پس بدین و تاجر بااعتبار(؟) قبول نکرد برین اتحادیه شکایت کنین.حالا اگه کار من به اونجاها کشید و رفتم اتحادیه ببینم واسم چی کار می کنن!

فرش خوبو از پشتش می شناسن و رگه دار بودن فرش که معمولا ابتدا یا انتهای فرش هستش از همونجا معلومه و محال فرش فروش موقع خرید فرش از قالیباف این مورد از دیدش پنهون بمونه چیزی که این آقای محترم داره انکار می کنه.

رج قالی می شه تعداد گره ها تو هر هفت سانت.بهتره این هفت سانت رو تو عرض قالی بگیری شمردن گره ها راحت تره.مثلا قالی ۵۰ رج ۵۰ تا گره تو هر هفت سانت داره.

دیگه اینکه فرش بایستی تو طول، عرض و قطر نسبت به مرکز قالی متقارن و هم اندازه باشه.

اینارو می گم خودم یادم بمونه دست کم.همه که مث من دغدغه خرید فرش دستباف ندارن اونم با حقوق کارمندی!اما واقعا از نظر من ارزش داره واسه حفظ صنعت فرش دستباف تو ایران.یعنی من از تصور خرید یه دونه فرش خوشگل تبریز طرح اولیا البته به شرط بازگشت پول از دست رفته دارم لذت می برم.عجب دل خجسته ای!

-من و دودو یک عدد کیک شکلاتی بی بی سایز کوچیک رو طی پنج شنبه و جمعه گذشته میل نمودیم.یعنی تو یه سال گذشته به یاد ندارم مصرف این اندازه خامه و شکلات رو از خودم!تازه شبم گلستان دودو پیشنهاد خرید پاستیل داد چیزی که من کلا خوشم نمی یاد اما در یک اقدام دموکراتانه خریدم و خوردیم.من عصبی میشم،لباسای خوبمو نمی پوشم،شلوار جین تنگ نمی خرم،به خودم نمی رسم وقتی بد می خورم،ورزش نمی کنم،بی برنامه میشم درست موقیعتی که الان دارم!