تماسهای تلفنی روز سه شنبه لوپتو!

۱-لوپتو: سلام!من...هستم از دفتر مرکزی تهران،میتونم با آقای مهندس...صحبت کنم؟

آقای کارمند(با لهجه ترکی):سلام...آقای مهندس جلسه هستن.شما یه نیم ساعت دیگه مزاحممم...یه نیم ساعت دیگه زنگ بزنید!

لوپتو:

**********

۲-خانم کارمند(مهندس برق در دهمین تماس طی دو روز اخیر جهت امانت گرفتن دوربین):سلام!دوربین که دستته؟کسی نبرده که؟من واسه امروز می خوام!

لوپتو:نخیررررررر...همین جاست خانممم،کشتی منو بسکه چک کردی!کسی هم نبرده،بیا ببر(خیر سرت)

یک ساعت بعد از امانت گرفتن دوربین همان خانم کارمند: سلام ببین من کارم تمومه منتها عکسای دوربین رو چطوری رو کامپیوترم ببینم؟نکنه واسه اینه که ACDSee ندارم؟

لوپتو:نه اگه دوربین رو سیستم شناخته باید تو My Computer بتونی محتویات Memory شو ببینی...

خانم کارمند:یه پیغام میده!

لوپتو:ببین اگه شناخته باشه مث Windows Drive هائی که داری و تا حالا ایشالا دیدی باید یه Drive اضافه شده باشه که همانا حافظه دوربینه و Blab Blab Blab

بالاخره خانم کارمند:آهااان...از My Computer باید برم؟آهااان

لوپتو: (آخه تو با این IQ در حد مرغ چطوری مدرک کارشناسی برق گرفتی؟گل بگیرن در اون دانشگاهو که به تو مدرک عطا کرد)

**********

لوپتو:چرا قطع کردی؟

خرسی پشمالو در ماموریت:صدات نمیومد!خوب چطوری؟شرکتی؟

لوپتو:آره مشغول کارم،تو چی کارا می کنی؟

خرسی:منم کارخونه ام،اینجا اعلام کردن تا سه روز هوا خرابه،شاید پروازا کنسل شه!دعا کن بتونیم برگردیم!

لوپتو:جدی؟ای بابا،چه بد،چقد امسال اونطرفا هوا خراب می شه هییی...همین امروز صبحم که رفتی من نتونستم بخوابم تنهائی

خرسی:آخی،حالا شبو چی کار می کنی؟تنها نمونی

لوپتو:نه احتمالن خواهر بیاد پیشم

خرسی:آره تنها نمونی عزیزم و Take care و این حرفا

لوپتو:اما من هنوز باهات قهرما

خرسی:واسه چی پیشی؟مگه چی کار کردم؟

لوپتو:خودت می دونی بی ادب در ضمن من آفتابه نیستم،این دفعه که دنبالم موس موس کردی یه آفتابه ای نشونت بدم...

خرسی: آخییی...راستی امروز تو هواپیما یه مرده ریشو از این شلخته ها هی دستمال می خواست،دختره مهموندار هم بی تجربه و تازه کار آخرسر بهش گفت "آقا مگه روضه می خونن اشک می ریزی همش دستمال می خوای؟"مرده هم پا شد داد و بیداد که "به من توهین می کنی؟حسابتو می رسم،اسمت چیه تو بی ادب؟"

لوپتو:آره واقعا چقد مهمونداره بی تجربه بوده!(لوپتو الان یادش افتاد که این چه ربطی به قهر من داشت؟ای خرسیه پشمالو یه حالی ازت بگیرم برگشتی!اصلا هم نمی ترسم شبا،چه بهتر که نیای!بی ادب به پای من می گه آفتابه!حالا چرا؟چون لوپتو عادت داره موقع خواب به روش جنینی لالا کنه و یه پاشو می کشه تو شکمش!یعنی اینطوری پاش شبیه دسته آفتابه می شه؟)

پ.ن.لوپتو امروز بره رو ترازو ببینه چه کرده،دیشب موقع ورزش اصلا از اندامش خوشش نیومد!ضمن اینکه شدید ضعف داشت،باتفاق خرسی یه پیتزا و ساندویچ سفارش دادن و خوردن!ضمنا پیتزائیه که احتمالا معرف حضور پیتزاخورای تهرانی هست بعد عید یه ۲۰٪ قیمتهاشو بالا برده قروبونشون بره قدم خیر دقیقا مطابق درصد افزایش حقوق کارگران زحمتکش اونم تو همه موارد کاش همین یکی بود!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد